پست ثابت.......

چو دیدی در این کشور از خوب و زشت / بگو ای نکونام نیکو سرشت ...

 

سلام

تواین ده سال خیلی خیلی بهم خوش گذشت و دوستای خیلی خوبی پیدا کردم.. 

طرفدار بودن حسنایی داره دیگه.....اینم حسنای طرفداری اقای نکونام بود...در طی  

3-4 باری که اقای نکونام رو از نزدیک دیدم به طرفدار بودن خودم افتخار  

  کردم....وپشیمون نشدم که 12 سال طرفدار ایشون بودم.....مهمتر از همه  

دوستی با تک تک شماها بود که برام ی دنیا ارزش داره....

 

به حول و قوه ی الهی این وبلاگ با همراهی شما دوستای گلم از دوم دبیرستان تا  

الان که لیسانسمو گرفتم و دارم برای ارشد میخونم پابرجا بوده...نمیدونم در اینده  

فرصت میشه یا نه   ولی دلم نمیاد این وبلاگ را حذف کنم.....ی دنیا خاطره با  

شما دوستای گلم چیز کمی نیست که بخوام به این زودی فراموش کنم...... 

تک تکتونو دوست دارم 

دلم برای همتون و مخصوصا اون خاطراتی که باهم داشتیم تنگ میشه 

ما تقریبا توی این وبلاگ بعضیامون باهم بزرگ شدیم.....روزای بد و خوب زیادی رو  

سپری کردیم....قهرا و اشتیای زیادی رو دیدیم.... 

ولی به هرحال هرچی بود گذشت......من که فقط روزا و خاطره های خوب تو ذهنم  

موندگار شده..... 

برای همین دل کندنم از شماها ی جورایی خیلی خیلی سخته.... 

دلم برای همتون ی ذره میشه...البته قول دادم به خودم که هرازچندگاهی ی  

سری به وبلاگ بزنم.....و به فراموشی نسپارمش..... 

 

از همتون میخام که برام دعا کنین....هر بدی و خوبی ای ازم دیدین حلالم  

کنین...اگر  تو این مدت دل کسی شکست یا کسی ناراحت شد یا به کسی  

توهینی چیزی شد یا این که به کسی تهمتی زده شد تروخدا حلال کنه و به  

بزرگواری خودش ببخشه همه رو..... 

 

خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی مخلصیم  

 

و  

 

مواظب تک تک خوبیاتون باشین..... 

یاعلی مدد 

با تشکر.......

 

zahra

تولد جواد نکونام مصادف با روز جهانی کودک

 

سلام و خداحافظ.امشب شب تولد اقای نکونامه.امیدوارم بهتون خوش بگذره.معنی سلام وخداحافظم رو اخر این پست میگم.ولی حالا خوش باشین.اقای نکونام تولدتون مبارک شاید هیچ  وقت این متنا رو نخونین  ولی از همین جا تولدتون رو تبریک میگم  و برای خودتون وخونوادتون ارزوی سعادت وسلامتی دارم.امیدوارم 1006ساله بشین.وتا66سالگی هم به فوتبال ادامه بدین و افتخارافرین ایران باشین.خب بچه ها حالا میریم سر شعر و دکلمه و ....بعدشم سر عکس و.....وبعد             خداحافظ

 

 

یک پنجره برای دیدن

یک پنجره برای شنیــــــــــــــــــدن

یک پنجره که مثل حلقه ی چاهــــــــــــــــــــــــی

در انتهای خود به قلب زمین می رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــد

و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنـــــــــــــــــــــــگ

یک پنجره که دست های کوچک تنهایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی را

از بخشش شبانه ی عطر ستاره های کریــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

سرشار می کنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

و می شود از آنجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد

یک پنجره برای من کافیســــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

*ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ*ـــ ـــــ ــــــ ـــــ ـــــ ــــ ـــــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*

*ــــــــــــــــــــــــــــــ*ــــــ ـــــ ــــ ـــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*

*ـــــــــــــــــــــــــ *ــــ ـــ ــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــ*

*ـــــــــــــــــــــــــ*ــ ـــ ـــ ـ*ـــــــــــــــــــــــــــــ*

*ــــــــــــــــــــــ*ـ ـ*ـــــــــــــــــــــــ*

*ـــــــــــــــــــــ*ــــــــــــــــــــ*

*ـــــــــــــــــــــــــــــ*

*ــــــــــــــــ*

*ــــــ*

*

 

 

رسم زندگي اين است روزي کسي را دوست داري و روز بعد تنهايي به همين

سادگي او رفته است و همه چيز تمام شده

 مثل يک مهماني که به آخر مي رسد و

تو به حال خود رها مي شوي چرا غمگيني ؟

 اين رسم زندگيست پس تنها آوازبخوان

 

 

گاه يک لبخند آنقدر عميق مي شود که گريه مي کنم . گاه يک نغمه آن قدر دست نيافتني است که با آن زندگي مي کنم .
گاه يک نگاه آن چنان سنگين است که چشمانم رهايش نمي کنند . گاه يک عشق آن قدر ماندگار است که فراموشش نمي کنم

 

آرام نشسته ام ، تو سوار بر یک خیال عاشقانه به ذهنم سفر می کنی . بی قرار می شوم از حضور غریبت ، قلبم تلنگر می زند: بجنب چرا ساکتی؟ تو باید بگویی ، باید مرا فریاد بزنی . ولی نمی دانم شاید ترس از پایان این رویای شیرین نمی گذارد .

 

 

در حصار سرد اتاقم دل تنگ، به تو می اندیشم، به تو و خوبی های تو و آغوش گرمت، که به گونه ای به هر یک وابسته ام.

به تو برای زنده ماندنم، و به خوبی های تو برای فراموشی تلخی هایم، و به آغوش گرمت برای پنهان کردن سرمای وجودم...

دلم دیوانه و تنگ توست و نمی دانی از نبودنت چه ها بر سرم نیاورده.

چشمانم بی قرار دیدن چشمان نازنینت و به دنبال عطر نفس های توست...

عشقی که از تو در  من لانه کرده یک عشق امروزی و گذرا نیست، بدان و مطمئن باش که این عشق ابدی و جاودانه است و این تنها برای من و تو باقی می ماند و تو این جایی، این جا، در قلب من و قلب من این کلبه ی ویران و دیر خرابات.

این عشق و دوست داشتن را ادامه خواهم داد تا نفس های آخر...

و تو نمی دانی چقدر محتاج نفس های گرم و پی در پیت هستم، نفس هایی که غزل ها را نثار جوانه ای می کند که از نثار آن غزل ها جانی تازه می گیرد و گویی دوباره زنده می شود.

بیا که اگر نیایی در پیمان غزل ها جان خواهم سپرد. نمی دانم چگونه شد که به وجودم رحم نکردی و تمامش را از آن خود کردی! چقدر خسته ام و تمام پنجره ها می دانند که این خستگی با وجود توست که از بین خواهد رفت.

شب، با تمام بی قراری ها سر را بر بالین خیالت می گذارم، عشق بودن تو را به آغوش می کشم و با گرمای وجودت به خواب می روم. خوابی که خواب نیست سر تا سر آن بیداری ست و اندیشه و در شبی که تو در خواب ناز به سر می بردی من به فکر چشمان توام .

و آنقدر از خاطرات با تو بودن دلخوشم که شاید باور نکنی، لحظه های رفته ام را دانه دانه می شمارم و از بر می کنم .

گرچه گفتم دوستت دارم، ولی شاید هیچ گاه به وضوح نتوانی این عشق و علاقه را در وجودم بیابی ولی وجدانم چه راحت و آسوده است...

زیرا که می دانم من با تمام وجود تک خدای سرزمین قلبم را خالصانه می پرستم و به تو ایمان دارم، و به تو و قلب تو ایمان دارم و این را تمام پرنده ها به خاطر سپرده اند که من عاشق کسی هستم که در حسرت دیدن آن شبی نیست که خواب را از سرم بیرون نکرده باشم....

 

 

در کلبه قلبم که پنجره هایش به باغ گلهای همیشه بهار باز می شود در

جستجو گر کسی بودم که بیاید مرا از این تنهایی مرگ بار نجات دهد .

 از این تنهایی که جزمن و شیطان کسی دیگر نبود. منتظر کسی بودم تا بیاید

و مرا از این تنهایی خسته کننده رهایی دهد.

آری.....

او آمد و مرا از این تنهایی و انتظار نجات داد . آری محبوبم٬عاشقم٬کسیست که

لحظه هایم را با او سپری میکنم و خواهم کرد٬کسی که همیشه در کنا او

هستم و هیچ وقت مرا منتظر نمی گذارد .

 پس با تمام وجود می گویم تا آسمان دلتنگی دوستت دارم

 

 

خيلي سخته كه بغض داشته باشي ، اما نخواي كسي بفهمه ... خيلي سخته كه عزيزترين كست ازت بخواد فراموشش كني ... خيلي سخته كه سالگرد آشنايي با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگيري
 خيلي سخته كه روز تولدت ، همه بهت تبريك بگن ، جز اوني كه فكر مي كني به خاطرش زنده اي
 خيلي سخته كه غرورت رو به خاطر يه نفر بشكني ، بعد بفهمي دوست نداره 

 

میدونم همشو دیگه حفظ هستین ولی دوباره میگم.بیوگرافیه فوتبالیه:

 

جواد نکونام ۱۶ شهریور سال ۱۳۵۹ در شهر ری تهران متولد شد.
وی در درتیم‌های پاس تهران، الوحده و الشارجه امارات و اوساسونای اسپانیا بازی کرده است و در سال 2006 نیز در بین 10 بازیکن برتر آسیا قرارداشت.

نکونام فوتبال حرفه‌ای را از بازی در تیم‌های پایه باشگاه سایپا آغاز کرد و در سال 1377 به تیم پاس تهران پیوست. با بازی‌های درخشانش در دو فصل نخست حضورش در پاس، به تیم‌های ملی جوانان و امید ایران دعوت شد و از آنجا به بازیکنی شناخته شده در فوتبال ایران تبدیل شد.

او 7 فصل را در تیم پاس با موفقیت سپری کرد و به کاپیتانی این باشگاه رسید. اوج حضور او در پاس بازی‌های درخشانش در جام باشگاه‌های آسیا در سال 2005 بود.

بازی‌های نکونام در این جام باعث شد تا باشگاه کایزرس‌لاترن آلمان به او پیشنهاد بدهد، اما با مخالفت مصطفی دنیزلی، سرمربی وقت پاس، این انتقال منتفی شد.

نکونام در آخرین بازی‌اش با پیراهن پاس، مقابل پرسپولیس در لیگ برتر انجام داد كه از داور کارت قرمز دریافت کرد. پس از این بازی او به باشگاه الوحده امارات رفت.


در میانه لیگ امارات، به باشگاه الشارجه امارات رفت و پس از بازی در جام جهانی 2006، از میان 3 تیم هرتابرلین و کایزرس‌لاترن آلمان و اوساسونا اسپانیا، اوساسونا را برگزید.

نکونام اولین بازیکن ایرانی است که در لالیگا بازی کرده است. او در نخستین فصل حضور در لالیگا، به بازیکن ثابت تیمش تبدیل شد و توانست با گل طلایی که در جام یوفا مقابل بوردو فرانسه زد، به بازیکنی محبوب در تیمش بدل شود. بازی خوب او باعث شد تا اوساسونا به فکر جذب بازیکن ایرانی دیگری بیفتد و مسعود شجاعی را بخرد.

نکونام در 22 دی سال 1379 و درحالی که تنها 19 سال و 31 روز سن داشت، برای نخستین بار پیراهن تیم ملی ایران را در دیدار دوستانه برابر اکوادور برتن کرد و در سال 1387 بعد از مهدی مهدوی کیا کاپیتان دوم تیم ملی فوتبال ایران به حساب می‌آمد

 

لحظه ها خاطره اند زندگی شوق همین خاطره هاست........شاد   باشین

 

چون تو اصلاً نگاهم را نمي بيني صدايت نمي زنم. نمي نويسم ..... چون مي دانم هيچ گاه نوشته هايم را نمي خواني .حرف نمي زنم .... چون مي دانم هيچ گاه حرف هايم را نمي فهمي .نگاهت نمي كنم .....

 زيرا اشك هاي من براي تو بي فايده است فقط میخندم فقط فقط میخندم.

 

 

واااااااااااااااای بچه ها من عاشق این جور کارام..........اینا به افتخار اقا جواده هااااااا

همیشه این شعرو واسه بهترین دوستام مینوشتم   و حالا واسه....

عاشق این شعرم مننننننننن.حالا حالا ها عکسای خوشگلم ادامه داره  بعد تازه میرسیم به عکسای اقا جواد    و بعد هم.......

میدونم دیگه همه از این نقطه چین های من خسته شدین     اخه خیلی ......هست

میدونین این اپ ور من کی انجام دادم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟۲ماه پیش.......اخه واسه کنکورم نمیتونستم  الان اپ کنم واسه همینم اینده نگر شدم  والان به دردم خورد.

بچه ها شناختین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خب این دختره منم این پسره هم جواده دیگهههههه

 

سور پرایززززززززززززززززززز   از این به بعد از این پول ها تو بازار اقتصاد و بورس استفاده میشه

 شاعرش خودم بودما

 داداش میگم بزن تو کار تبلیغا خیلی میگیره هااااااااااا

 

 

 

منم بوسسسسسسسسسسس میخوام

 

جواد به توان ۴

جواد به توان ۲

 کسایی که نمیدونن مدل گوشیه اقا جواد چیه الان ببینن

بابا اقا جواد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟این فتوامانم بیکاره هااااااااااااااااااااا

 

اول کیکو بخورین بعد برین بالا شام امادس با اقا جواد میل کنید

 

 بازم تولددددددددددددددددد

 

عکس سیاه سفید هنریه مگه نه شراره جون

 

بتریو ننداز زشته

مال ۶۶ ساله پیشه هااااااااااااا

جواد و زیدان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  عکسش مال جواد بود ولی سیاسی بود نمایش داده نمیشه

این دیگه به من ربطی نداره ولی حالا حالاها باهاشون کار دارم.حالا بیخیال بابا

چقدر خوب گوش میده به حرفاش

میگم اینا شغل اصلیشون رو فراموش کردن تنیس  باز شدن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

 اینم گل تقدیم اقای نکونام.امیدوارم واسه تیم ملیم  گل به این قشنگی بزنین

 

 این جا اقا جواد یاد دوران سربازیش افتاده موهاشو کوتاه کرده......

 از این لباساشون خوشم نمیاد  قرمزا  خوشگل تره

 علی دایی داره کیو مسخره میکنه که اینا دارن اینجوری بهش میخندن؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 من میگم واسه تبلیغ به درد میخوری    نگو چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شراره انعطافو داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ انعطاف جواد بیشتره یا مسعوود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به خاطر تاکید دوبار گذاشتمش

بچه ها پارتیمون جوره جور شداااااااااااااا.گروه نوازنده ها دارن یکی یکی میانیکی دوتام نیستن

جواد با پرچم اوسااااااااااااااااااا

البته این ماله ولنتاین بود

         

 عجب جواد قشنگی شدااااااااااااا

 

 بازم فتوامان........ولی واقعا  دستش درد نکنه  پوستراش عالیه

 پیرهنه تبرکه هااااااااااااااااااااااااا.هرکی گل میزنه میره سمت پیرهن به جای مربی!!!!!!!!!

تو بازی اشکال نداره گردنبند ببندن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟به ما گیر میدن ببندیم!!!!!!!!!!!!

 قیافه ی مهدوی کیارو!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

شعرش قشنگه بخونین.........

وای بچه ها هم از دست افتادم هم از هم از چشممممممممممممممم.من با این چشما کار دارم.چهار روز دیگه کنکور دارم.خیلی دلم واستون تنگ میشه   ولی تروخدا هر وقت میاین نت واسه من و نازنین دعا کنین کنکورمونو عالی بدیم.

جواد خوکشله........اینو من نمیگم برادرزادم میگه   نهال

به جوادم میگه عمو جواد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بچه ها اینجا کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اینا کین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟دستتو از دهنت بیار بیرون

بدون شرح...............

 

نیکبخت از همون اولشم ز....بوده هااااااااااااا

عجبدستی میدن ایناااااااااااااا

عجب ساک قرمزی داره ایننننننننننن.

جواد چشاتو ببند میخوام یه چیز خوب نشونت بدممممممممموببند دیگه

زبونتو بکن تو    تو خجالت نمیکشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اینم فتوامانیهههههههههههه

حالا ما از هرکی بدمون میاد همون میفته تو عکس!!!!!!!!!!!!!!!!!

بابا کاپیتان نکوووووووووو

چقدر دلم واسه ی همچین برفی تنگ شده               کاشکی امسال بباره

 

بچه ها حالا نگین من چه بیکار بودما میخواستم تلافیه یه سالی که نیستمو بکنم.  ولی شما هم یادتون نره باید نظربدین به اندازه تعداد عکسایی که گذاشتم

 

فقط یه چیزی: امیدوارم خوشتون اومده باشه و دوست داشته باشین و تو این مدت بهتون خوش گذشته باشه.منم دیگه تا ......از حضورتون مرخص میشم .خیلی سخته  چون دلم واستون تنگ تنگ میشه خیلی به همتون عادت کردم ولی فعلا باید با کنکورم سرو کله بزنم تا ببینم خدا چی میخواد. شاید دیگه اپ نکردم و از پیشتون رفتم.این اپ رو انجام دادم تا هم بعد یه مدت سلامی خدمتتون عرض کنم هم خدافظی.خیلی وقت پیش میخواستم اپ نکنم ولی نتونستم دل بکنم .اما شاید امروز این اتفاق بیفته و .....  ولی بعد کنکورم احتمال داره بیام...بستگی داره کنکورو  چطور بدی     ولی .......

ببخشید اگه حرفی چیزی گفتم ناراحت شدین.حلالم کنید بچه ها و برام دعا کنید بتونم تو کنکور رتبه ی خوبی به دست بیارم منم واسه همتون دعا میکنم و واسه اقای نکونام هم دعا میکنم که همیشه موفق باشه و تو فوتبال و زندگی شخصیش هم همیشه برنده ی اول باشه .

خداحافظ همین حالا............

از طرف زهرا سادات(س.اول فامیلمه)

به امید موفقیت همه ی جوونای ایرانی.........التماس دعا.

 

و در اخر.............نمیرسه به تو حتی صدای من.. ..........

                       تو خوشبختی همین بسه برای من.........

 بچه ها رمز ادامه مطلب (زهرا ونازینین   فریو جواد)هست.عکس برادرزادمه

 

 

 

ادامه نوشته