قروقاطی.................
...سلام به همه ی دوستای گلللللللم.چطورین؟؟؟تابستونیه خوش میگذره؟؟واسه من که هنوز سودی نداشته.چون باید بشینیم سر درسو زندگیمون.البته این پست متعلق به دوست گلللم نازنین جون بود ولی چون عزیز دلم داره درس میخونه از من که انقدر بیخیالم واسه درس خواست که این پستم من انجام بدم . منم که خراب رفیق و رفقاااااااااانتونستم روشو زمین بزنم ولی مطمئن باشین نازی جوووونم زود زود میاد پیشتون با عکسای خوشگلی از اقا فری گل.البته منم قصد دارم یه چندتا عکس از اقا فریدون بذارم ولی من مثه نازنین جوووونم کمپانی عکس از فری نیستم من فقط عکسای اقا جواد رو دارم ولی خب.........
زندگي خالي نيست
مهرباني هست،سيب هست،ايمان هست.
آري
تا شقايق هست زندگي بايد کرد.
در دل من چيزي است،مثل يک بيشه ي نور،مثل خواب دم صبح
و چنان بي تابم،که دلم مي خواهد
بدوم تا ته دشت،بروم تا سر کوه.
دورها آوايي است که مرا مي خواند. سهراب سپهری عزیزم

اخییییییییییییی چه دوستای خوبین اینا.ایول اقا جواد .مثه منو نازنین جوووون

یادش بخیر ...![]()
....چقدر اون روز خوشحالی کردم مننننننننن.یادتونه بچه ها؟؟؟؟؟؟
نازنین اولین کسی بود که بهم تبریک گفت.مر۳۰ نازنین جوووووووووووونم.ایشالا جبرانش کنم گلی

بچه ها چرا اینا به هم محل نمیذارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ![]()
![]()



به به ....
......بچه ها لباس جواد رو ندارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ![]()
![]()

اقااااااااااااااااااااافریوووووووووووووو.ایول داداش![]()
![]()

خوشتیپ عالمو نگاااااااااااااااا ![]()
![]()
![]()

نترسینا..
...
......اینا دارن کارای انسان دوستانه واسه بچه ها انجام میدن با شما کاری ندارن.![]()

جواد:اسمت چیه؟![]()
بچه:تربچه ![]()
جواد:فامیلیت چیه؟![]()
بچه:پیازچه ![]()
جواد:خونت کجاست؟![]()
بچه:تو باغچه ![]()
جواد:چندتابچه داری؟![]()
بچه:به توچه ![]()
![]()
![]()

این چه قیافه اییه به خودت گرفتی؟؟؟؟؟میخوای مردم بخندن.هه هه هه خندیدم ![]()
![]()
![]()

نکنش.....
...
......بچه رو ناقص میکنی.مامان ف بدو ببین دارن جوادتو چیکار میکنن؟؟؟؟؟؟؟
بچه ها دیگه واسه امروز بسه.ولی من دیگه تا بعد نازی نمیامممممممم.![]()
![]()
![]()
جبران خلیل جبران::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
*وعطر تو نفس من خواهد بود وما با يکديگر تمامي فصول را شادي و وجد خواهيم کرد.
پیش از اینها فکر میکردم خدا.........................................................................
...............................................................................................
................................................................................
خانه اي دارد ميان ابرها خانه
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتي از الماس وخشتي از طلا
پايه هاي برجش از عاج وبلور
بر سر تختي نشسته با غرور
ماه برق كوچكي از تاج او
هر ستاره پولكي از تاج او
اطلس پيراهن او آسمان
نقش روي دامن او كهكشان
رعد و برق شب صداي خنده اش
سيل و طوفان نعره توفنده اش
دكمه پيراهن او آفتاب
برق تيغ و خنجر او ماهتاب
هيچكس از جاي او آگاه نيست
هيچكس را در حضورش راه نيست
پيش از اينها خاطرم دلگير بود
از خدا در ذهنم اين تصوير بود
آن خدا بي رحم بود و خشمگين
خانه اش در آسمان دور از زمين
بود اما در ميان ما نبود
مهربان و ساده وزيبا نبود
در دل او دوستي جايي نداشت
مهرباني هيچ معنايي نداشت
هر چه مي پرسيدم از خود از خدا
از زمين، از آسمان،از ابرها
زود مي گفتند اين كار خداست
پرس و جو از كار او كاري خطاست
آب اگر خوردي ، عذابش آتش است
هر چه مي پرسي ،جوابش آتش است
با همين قصه دلم مشغول بود
خوابهايم پر ز ديو و غول بود
تا ببندي چشم ، كورت مي كند
تا شدي نزديك ،دورت مي كند
كج گشودي دست، سنگت مي كند
كج نهادي پاي، لنگت مي كند
تا خطا كردي عذابت مي كند
در ميان آتش آبت مي كند
گفتمش پس آن خداي خشمگين
خانه اش اينجاست اينجا در زمين؟
گفت آري خانه او بي رياست
نيت من در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا
هر چه مي كردم همه از ترس بود
مثل از بر كردن يك درس بود
مثل تمرين حساب و هندسه
مثل تنبيه مدير مدرسه
مثل صرف فعل ماضي سخت بود
مثل تكليف رياضي سخت بود
*****
تا كه يكشب دست در دست پدر
راه افتادم به قصد يك سفر
در ميان راه در يك روستا
خانه اي ديديم خوب و آشنا
زود پرسيدم پدر اينجا كجاست
گفت اينجا خانه خوب خداست!
گفت اينجا مي شود يك لحظه ماند
گوشه اي خلوت نمازي ساده خواند
با وضويي دست ورويي تازه كرد
با دل خود گفتگويي تازه كرد
فرش هايش از گليم و بورياست
مهربان وساده وبي كينه است
مثل نوري در دل آيينه است
مي توان با اين خدا پرواز كرد
سفره دل را برايش باز كرد
مي شود درباره گل حرف زد
صاف و ساده مثل بلبل حرف زد
چكه چكه مثل باران حرف زد
با دو قطره از هزاران حرف زد
مي توان با او صميمي حرف زد
مثل ياران قديمي حرف زد
ميتوان مثل علف ها حرف زد
با زبان بي الفبا حرف زد
ميتوان درباره هر چيز گفت
مي شود شعري خيال انگيز گفت....
*****
تازه فهميدم خدايم اين خداست
اين خداي مهربان و آشناست
دوستي از من به من نزديك تر
از رگ گردن به من نزدیکتر است
این اپ مخصوص بود وسفارشی.امیدوارم خوشتون بیاد.راستی نظر فراموش نشه هااااااااااااااااااااااا
البته ببخشیذ عجله داشتم نمیتونستم خبرتون کنم.پوزششششششش.
مواظب همه ی خوبیاتون باشین.التماس دعا
دوستار شما :ZHRA
این وبلگ رو من(نازنین)ودوستم زهرا برای حمایت از بهترین فوتبالیستهای ایرانی درست کردیم امیدواریم که خوشتون بیاد.درضمن اینم بگم هیچکس حق توهین به این دوستاره ی ایرانی رو نداره......